
معرفی کتاب
پاستیل های بنفش
پاستیل های بنفش
اثری از کاترین اپلگیت
دسته بندی
ناموجود در فروشگاه!
معرفی کتاب
گاهی در زندگی ما شرایطی پیش می آید که نیازمند مقاومت، صبر و امیدواری است. تکیه بر خانواده و دوستان و احساس همبستگی باعث می شود تا تحمل روزهای سخت، آسانتر شود.
«پاستیل های بنفش» نوشته «کاترین اپلگیت» و با ترجمه «آناهیتا حضرتی» از کتابهای خواندنی و پر فروش نشر پرتقال است که برای کودکان و نوجوانان نوشته شده اما خواندن آن برای مخاطب بزرگسال نیز خالی از
ادامه متن«پاستیل های بنفش» نوشته «کاترین اپلگیت» و با ترجمه «آناهیتا حضرتی» از کتابهای خواندنی و پر فروش نشر پرتقال است که برای کودکان و نوجوانان نوشته شده اما خواندن آن برای مخاطب بزرگسال نیز خالی از
خلاصهای از کتاب
کتاب، داستان زندگی «جکسون» را روایت می کند که پدرش بیمار شده و شغلش را از دست داده است. مادر او به عنوان پیشخدمت در رستوران های مختلف مشغول به کار است اما زندگی برای آنان خیلی سخت می گذرد و از نظر مالی در شرایط بدی هستند، بسیاری از روزها چیزی برای خوردن ندارند و جکسون و خواهر کوچکش با اختراع یک بازی سعی می کنند تا گرسنگی را کمتر احساس کنند؛ اما پس
ادامه متنجملاتی از متن کتاب
- 1- «ببین جکسون، زندگی بالا و پایین زیاد داره، خیلی پیچیده است. اگر همیشه زندگی این شکلی بمونه، خیلی خوبه» و با دستش یک خط مستقیم رو به بالا را نشان داد؛ «اما توی واقعیت زندگی این شکلیه» بعد خط زیگزاگی با دستش کشید که مثل کوه بالا و پایین می رفت؛ «برای همین باید خیلی تلاش کرد و نا امید نشد.»
- 2- در هر صورت کرنشا خیلی وقت شناس بود. درست وقتی وارد زندگیم شد که بهش احتیاج داشتم. زمان خوبی بود که دوستی داشته باشم، حتی از نوع خیالی اش!
- 3- «مامانم یک بار بهم گفت که مشکلات مالی، یواش یواش گریبان آدم را می گیرند. گفت مثل سرما خوردن می ماند. اول فقط گلویت میخارد، بعد سرت درد می گیرد شاید هم سرفه کنی... شاید یک شبه بی خانمان نشویم اما اوضاع چنین حسی به من می داد.»
- 4- چند ساعت بعد از ماجرای مرموز پیداشدن پاستیلهای بنفش، درست وسط برشتوکبازیِ ما، مامان یک کیسه به هرکداممان داد. گفت برای یادگاریهایمان است. قرار بود یکشنبه خیلی از وسایلمان را توی حیاط بفروشیم، غیر از چیزهای مهم مثل کفشها، تشکها و چندتا بشقاب. مامان و بابام امیدوار بودند بتوانند با فروش آنها، پول کافی برای پرداخت اجارهخانه و قبض آب بهدست بیاورند.
- 5- دستم را انداختم دور کمرش و زور زدم.انگار شیری را بغل کرده بودم؛ یک تن وزن داشت. کرنشا پنجه هایش را فرو کرده بود توی لحافی که بچگی ها، عمه بزرگه ام ،ترودی، برایم بافته بود. ناامید شدم و ولش کردم. کرنشا پنجه هایش را کشید بیرون و گفت: «ببین!من نمی تونم تا وقتی کمکت نکردم، برم. دست من نیست که.» «پس دست کیه؟» کرنشا با همان چشم های تیله ای و سبزش به من خیره شد؛ پنجه هایش را گذاشت روی شانه ام. بوی کف صابون و نعناع می داد و گفت: «تو جکسون...دست توئه.»
- 6- «واقعیت این است جکسون. زندگی، درهم و برهم و پیچیده است. خیلی خوب می شد اگر همیشه مثل این بود.» او خطی خیالی کشید که مدام به سمت بالا می رفت. «اما زندگی در حقیقت، بیشتر شبیه این است.» خطی کج و معوج کشید که مثل دامنه ی یک کوه، بالا و پایین می آمد. «فقط باید به تلاش کردن ادامه دهی.»
- 7- خوب است که همه چیز را نمی دانم. چون باعث می شود چیزها، جذاب تر شوند.
شناسنامه کتاب
نویسنده: کاترین اپلگیت
ناشر: پرتقال
تعداد صفحات: 187
نوع جلد: شومیز
قطع: رقعی
شابک: 9786008111481
قیمت چاپ پنجاه و چهارم: 31,500 تومان
جدیدترین کتابهای معرفی شده
- کتاب جرقه ای در شب اثر فاطمه (تینا) نیک خاکیان
- کتاب پروانه در آتش اثر محمدرضا کمالی
- کتاب گلنسا اثر فاطمه (تینا) نیک خاکیان
- کتاب راز داوینچی اثر دن براون
- کتاب موکل خطرناک اثر جان گریشام
- کتاب بیگانه اثر استیون کینگ
- کتاب درون آب اثر پائولا هاوکینز
- کتاب به هیچ کس نگو اثر هارلن کوبن
- کتاب مخمصه اثر هارلن کوبن
- کتاب یک بار فریبم بدهی اثر هارلن کوبن
آخرین نویسندگان معرفی شده
- فاطمه (تینا) نیک خاکیان« فاطمه (تینا) نیک خاکیان در سال 1367 متولد گردید. وی از سال 1395 کار نویسندگی را شروع کرد.
اولین کتاب وی با عنوان جرقه ای در شب در نیمه اول سال 14 ...» - محمد قصاع« محمد قصاع متولد سال 1343 تهران و کارشناس مخابرات دریایی است . او کار ترجمه را از سال 1367 با ترجمه کتاب های علمی تخیلی شروع کرده است. مجموعه های «اسپا ...»
- بهزاد رحمتی« بهزاد رحمتی مترجم ایرانی است. او دانش آموختهی حوزهی آموزش و سیاست است.
ترجمهها:
طلای خدایان اثر اریک فون دانیکن
۲۷ چهرهی مردان ا ...» - سیامک دل آرا« سیامک دل آرا مترجم ایرانی، متولد ۱۳۵۳ تهران فارغ التحصیل مترجمی زبان انگلیسی است. وی ترجمه رمان «مرد ناشناس» از المور لئونارد و «پرده حائل» از یان م ...»
- هارلن کوبن« هارلن کوبن، زاده ی 4 ژانویه ی 1962، نویسنده ی آمریکایی رمان های معمایی و تریلر است.کوبن در خانواده ای یهودی در نیوجرسی چشم به جهان گشود. او همزمان با ...»