معرفی کتاب

معرفی نویسنده

خلاصه‌ای از کتاب

جملاتی از متن کتاب

• 1- اگر چه مردمان جاهل کینه می ورزند، اما همانطور که اسبهای مجروح دل انسان را به سبب بی‌زبانیشان به درد می آورند و انسان از لگدهای وحشیانه‌ی حیوان خشمناک نمی گردد و به زخمش مرهم می گذارد، نادانی را باید با محبت رام کرد. انسان با محبت رشد می کند و با گذشت کامل می گردد.
• 2- دلم نمی خواست لحظه ای از او دور باشم؛ فقط گاهی وقت سحر که برمی‌گشتم هوسی در دلم می‌نشست دلم می‌خواست قدری میان صحرا تنها راه بروم و گوشه های گمشده و خاموش آن را بیابم. آن وقت در آن حال سکوت و تنهایی به عشق خودم عظمت و نشاط بیشتری بدهم.
• 3- می گفتی زمانی که از آغوش او مانند مهی که از دامن کوهسار به طرف دشت سرازیر شود جدا می‌شدی سودای تنهایی به گوشه های گمشده و خاموش صحرا می‌کشاندت. تو از این تنهایی چه می‌خواستی؟ می‌خواستی به عشقت عظمت و نشاط بدهی؟ آه یکلیا! مگر عشق تو عظمت نداشت؟ مگر مردم اسرائیل به خاطر عظمت و شیرینی عشقت جامه بر تنت ندریدند؟ اقرار کن یکلیا! نه مثل زمانی که در مقابل پدرت اقرار می‌کردی. اعتراف کن که تو تنها بوده‌ای. نمی دانم تنها بودم یا نه. اما در وجود او شیرینی یا لذتی بود که روح ناکام مرا سیراب می‌کرد.
• 4- می‌دانی عازار؟ در عشق، زیبائی شرط موفقیت نیست. آنچه حلقهٔ عشق‌ها را تنگ‌تر و پرماجراتر می‌کند، عدمِ‌ اطمینان است. آهوی کوچک! باید بدانی وقتی که زنی دانست به روح تو، به اعماق روح تو آن‌چنان دست یافته که دیگر موجودیّتت را به زندان محبّت خود کشانده؛ آن وقت به آسودگی، دست‌ها و نگاه‌هایش را برای یافتن زندانی دیگر مجهّز می‌کند. ھیچ‌وقت از روی صداقت به زنی نگو که فقط به او تنها تعلّق داری. این زننده است، بیچارگی‌ست. همیشه در زیر صحنهٔ کبود و وسیع عشق جدید، آنجائی که اوّلین قدم‌ها برداشته می‌شوند و همه چیز نامطمئن و بی‌ثبات است، از عشق‌های بی‌شمارت صحبت کن. آن وقت ای فاتحِ شهرها و صحراها، خواهی دید که چه ماجرای هوس‌آلود و شیرینی پیش می‌آید. نگاه‌ها با دقّت و کنجکاوی به تو دوخته می‌شود. خطوط صورت هریك نشان‌هائی از یک رمز، یا اسم زنی را به خود می‌گیرند. زن از خود می‌پرسد: «آیا در سیاهی شبِ گذشته، چانهٔ او را بوسه‌ای مرطوب نکرده؟» این عدمِ اطمینان است! اوه بگذار بگویم که در عشق دروغ بسیار چیز خوبی‌ست، مخصوصاً اگر کمی ناشیانه گفته شود. یک دروغگو این امتیاز را دارد که زن‌ها برای این‌که دروغش را کشف کنند، مدّتها در اطراف او تحقیق می‌نمایند و در این تحقیق چیزها می فهمند.